-
طعم گس
1391/10/19 14:24
من در آن ناکجا آبادی نقس می کشم که ابتدای و انتهای آن صفر است گفتی که گزیه کردن نه از روی ضعف که از روی طولانی استقامت است من می گویم که اشک هایم نه از این است و نه از آن آیا گریه ی شوق را دیده ای ؟ هنوز گرمای دستت گواه است بر داشتن توان پس بی جهت از ناتوانیت نگو که من مزه ی ترس را بار ها چشیده ام من می فرستم می فرستم...
-
باد نوشته
1391/10/19 14:24
" عشق زائیده خیال است ولی نه تنهایی " روزها به پایانش همیشه خواهد رسید اما کاشک هرگز پایانی نداشت این جا لبریز است از خاطره من هرگز هوس مردن برای همه بسرم نیست نوشتن شده است جزئی از وجودم می نویسم و به باد می سپو پرم من هم در های را بیاد تو می کوبم می کوبم شاید که این در در خانه ی تو باشد
-
نوشته ای بر آب
1391/10/19 14:23
خسته هستم ولی این خستگی را به دل می خرم ورق می زنم روزنامه ای را که شاید خبری از گمشده ام بجویم در بین حلقه های اشک جمع شده بار دیگر چهره معصوم ترا مجسم می کنم که در هاله ای که دورش زده شده تبسم می کند نمیدونم بار دیگر صدای دق البابت راخواهم شنید یا نه
-
این هم شعری از حافظ
1391/10/19 14:23
http://www.1doost.com/hafez/387.htm دلم می خواست این شعر حافظ را که تفسیرش را آیت الله کاشانی امروز تو نماز جمعه گفت را تو وبلاگم می گذاشتم ولی خب بلد نبودم
-
جا مانده
1391/10/19 14:23
باز هم جا مانده ام از کاروان عشق نمیدانم کی آمدی که باز هم ندیدمت شاید وردی خوانده ای برای ندیدنت خوب است که این کتاب هنوز باز است برای نوشتن خاطرات سیاه و سفید تا تو نخوانی و سر به هوا بگذری
-
سفره ی پهن
1391/10/19 14:23
مدتی هاس که این سفره ی پهن میهمانی ندارد نکند که تو میهمان این سفره همسفر دیگری یافته ای
-
نامه به یک دوست
1391/10/19 14:22
می دونم حوصله نداری می دونم در را بسته ای و کسی را راه نمیدی می دونم که این دل گرفته ات حالا حالا ها تصمیم نداره وا بشه و لبخند به لبت بیاره ولی مگه میشه همه را کنار بگذاری حالا هم که تصمیمت را گرفته ای لااقل با فلمت دیگه قهر نکن بنویس و زیبایی ها را به تصویر بکش
-
آشفته
1391/10/19 14:22
همان ماهی قرمز کوچک که مونس من در تنگ تنگ تنهایی هایم بود مدتی است که دیگر نمی تپد.
-
تقدیم به آنا
1391/10/19 14:22
تقدیم به آنا دنبال گل واژه هایی هستم که به پایت بریزم باز هم دیر به مقصد رسیدم محلی که تو باید باشی ولی نیستی تو هم مثل آن بچه های کوچکی هستی که نیمه شب زنگ خانه ها را بصدا در می آوردند و وقتی در باز می شود هیچ چیز جز تاریکی نیست نمیدانم چرا برای دیدنت اینقدر شتاب دارم که به واژه های چه زود دیر می شود بار دیگر بر نخورم
-
برای کسی که دیگر نمی خواند
1391/10/19 14:22
دیگر بس است زوضه خوانی برای قبری که مرده ای ندارد نوشته هایت همیشه در یک یک اعضایم اثز می گذارد اینگار سرب داغی است که بجای خون در رگ هایم جاری شده است می خوانمت نثر هایی را که به شعر شباهت دارد اینگار زمزمه ی است برای آرامش من و یا شعله ای برای روشن کردن سیگار درونم بنویس که نوشتنت نویدی است برای دیدن تو دلم می خواهد...
-
[ بدون عنوان ]
1391/10/19 14:21
-
مشخصات مرد این روزها
1391/10/19 14:20
مرد یعنی یک جهان بیچارگی یک بلای خانگی سایه پر دردسر یک هیولای دوسر یک کویر بیگیاه زندگی با او تباه آسمانی بی فروغ هرچه میگوید دورغ شوره زاری بی علف عمر زن با او تلف
-
فرق بین قدیمی ها و جدید ها
1391/10/19 14:20
جوانای قدیم تو اتوبوس جاشونه به خانمها و مسن تر ها می دادن جوانای امروز زنها و مسن تر ها را هل می دادن تا صندلی خالی را تصاحب کنن جوانای قدیم وقتی سیگاری می شدن پدر مادرشون اصلا نمی فهمیدن جوانای الان به با با هه میگن بیرون رفتی دو نخ سیگار هم برای من بخر جوانای قدیم صبح زود می پریدن دو تا نون بربری داغ می خریدن...
-
اگه زن می گیری شاغل نگیر
1391/10/19 14:18
فرق بین زن خانه دار و زن شاغل زن خانه دار صبح زود از خواب بیدار میشه و صبحانه را آماده می کنه زن شاغل صبح زود از خواب بیدار میشه و بدون صبحانه از خونه بیرون می زنه زن خانه دار بعداز صبحانه تا ساعت ده می خوابه زن شاغل ساعت ده تازه صبحانه می خوره زن خانه دار بعد از ساعت ده برای خرید مایحتاج مثل نون و شیر یارانه ای بیرون...
-
اگه وسواسی هستی
1390/05/28 13:22
قبلی را رمز گذاشتم رمزش هم 12345 هست اگه وسواسی هستی نگاه نکن
-
سرخه حصار
1390/05/21 16:58
-
این هم یک راهشه
1390/04/21 23:24
این عکس زیبا مال یکی از شهرهای آلمانه که زیرش نوشته: اگه دوست ندارید خط مورب بالای عکستون باشه در هنگام رانندگی اونو روی شونتون ببندید .
-
این هم یک راهشه
1390/04/21 23:23
این عکس زیبا مال یکی از شهرهای آلمانه که زیرش نوشته: اگه دوست ندارید خط مورب بالای عکستون باشه در هنگام رانندگی اونو روی شونتون ببندید .