وروجک دیروز وارد چهارده ماهه گی شد
بعد از دوازده روز مسافرت دیروز به منزل ما اومد که سر بزنه
ما هم جنگی بر و بساط را جمع کردیم و کرکره را پایین زدیم
تا از دیدارش محروم نشیم
بماند از بسه که عجله داشتیم یک مقدار از وسایل را دم در جا گذاشتیم و امروز که اومدیم بر داریم جا بود و بچه بنود
حالا که با کلی ذوق و شوق رفتیم ببینیمش
از بس ورجه ورجه کرده بود طفلک پنج دقیقه بعدش خوابید
ما هم با لب و لوچ آویزون کنارش دراز کشیدیم
به بعضی ها نباید به قد کوتاه شون نگاه کنی
چون روحشون اونقدر بزرگ است که تو جسمشون
تا خودشون رو توی لابلای صفحه های کتاب گم کنن
خدایا :
یک ماهه تو نقطه ی صفر منو منتظر گذاشتی
حالا که میهمانیت داره تموم می شه
بالا غیرتا دستاتو باز کن تا منم بیام تو آغوشت
عید تمام دوستان مبارک باشد
آنوقت باز هم باید دنبال آدمای باشند که توی دنیای مجازی شون فقط پیدا می شن