باشماق

اجتماعی - انسانی

باشماق

اجتماعی - انسانی

بن بست

در قطار منتهی به بهشت زهرا بحثی بین یک نسل قدیمی با جدیدی شروع شد 

نسل قدیمی می گفت الحمدالله همه چیز پیدا می شود کمبود نیست بعد اشاره ای به زمان تسخیر ایران به وسیله متفین کرد که خیلی چیز ها نایاب شد و قحطی ایران را فرا گرفته بود 

نسل جدید ه گفت آره همه چیز هست ولی قدرت خرید نیست مثلا من یک کارگر هستم با روزی پنجاه تومن در آمد 

واقعا زندگی دو نفر را نمی توانم تامین کنم بعد اشاره کرد به شهدا مگه این شهدا چه می خواستند به جز ریشه کنی ظلم خب ظلمی که ریشه کن نشد اسلام یعنی عدالت یعنی همه در حد تلاش خود آسایش داشته باشند واقعا اینطوری است ؟

نسل قدیمی می گفت خب در آمد یک کارگر روز مزد پنجاه ریال بود قیمت نان تافتون دو ریال یعنی برابر با بیست پنج عدد نون 

حالا در آمد شما پنجاه هزار تومن است یعنی برابر با صد عدد نون تافتون پس در وجه مقایسه توانایی خرید شما نسبت به قبل پیشتر  است 

نسل جدیدی گفت پس چرا زندگی من با توجه به اینکه در آمدم  چهار برابر است نمی چرخد و یکم گرو دو است ؟

راستی چرا اینطوری  است ؟