می دونم حوصله نداری می دونم در را بسته ای و کسی را راه نمیدی می دونم که این دل گرفته ات حالا حالا ها تصمیم نداره وا بشه و لبخند به لبت بیاره ولی مگه میشه همه را کنار بگذاری حالا هم که تصمیمت را گرفته ای لااقل با فلمت دیگه قهر نکن بنویس و زیبایی ها را به تصویر بکش
سلام
چقدر دل انگیز بود
اشکم در اومد...
خطاب به آنا بود