باشماق

اجتماعی - انسانی

باشماق

اجتماعی - انسانی

محرم

والله از بس که برنامه های مساجد البته آن دو مسجد محله خودمان  ٬ بی محتوا شده است  .

به نظرم بهترین کار همین است که جلو تلویزیون آدم دراز بکشد و یک قوری چای هم کنارش بگذارد و از سخنرانی های کانال های مختلف استفاده کند .

دو شب پیش که مسجد بودم 

امام جماعت صحبت کرد مطلبش تازه بود 

بعدش دو تا مداح جمعا یک ربع ملت را به فیض رساندند 

بعد هم یک لیوان چایی  در لیوان کاغذی سرو شد 

البته ناچارا قند را باید از قندان که انگشت های مختلف توش می رفت بر می داشتیم  .

موقع ختم جلسه نگاهی به شبستان انداختم 

متوجه شدم فقط پنج نفر هستیم 

یعنی اگه سینما بود اصلا توجیه اقتصادی نداشت که این همه چراغ و پنکه سقفی و کولر روشن باشد و آنوقت فقط پنج نفر مستمع نشسته باشند .

شب قبل هم مثل اینکه امام جماعت مطلبی برای گفتن گردآوری نکرده بود بیست دقیقه صحبت کرد آنهم با تکرار دو بار از یک داستان بدون اینکه واوش را هم جا بیاندازد .


نظرات 1 + ارسال نظر
Baran 1400/05/24 ساعت 10:12

سلام بر شما
محرم هم،محرم های قدیم.
خصوصا شب هاش.
ولایت مادری،
هر خانواده،همراه مجمع غذا،می رفت مسجد.
چندین سفره،مجمع ها در کنار هم چیده.
چه نظمی،چه صمیمیت و صفایی.
خبری از آب خوری و ...یک بار مصرف هم نبود.
مسجد آشپز خانه و ظروف شیشه ای و مضامینی داشت.
البته،خاله جان،وقتی غذا می پخت.اول ظروف مجمع رو پر می کرد.بعد سفره می انداخت و
بعد شام،مسجد می رفتیم.
آخه آقاجان عادت داشت و دارد،ساعت ۷ شام تناول کنه.۱۲ ناهار.شیش صبحانه
شب های زمستان .۸ خاموشی.
با این اوضاع کویدی و دلتا،بهتره منزل بمانید
آخه شما چقدر شبیهه چوپان هستید.ایشان هم.درازکِش چای تناول می کنهوالبته عاشق چایِ،خانومش برعکس.الان هم،هر روز به اش دم نوش می خورانه.

سلام
چقدر کارش درست بوده اول غذا بعد سفره
ٱخه بعضی ها سفره می اندازند نیمساعت بعد غذا می رسد آنزمان دیگه مردم با نون خودشان را سیر کرده اند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد