باشماق

اجتماعی - انسانی

باشماق

اجتماعی - انسانی

رنگ پاییز

به به از این هوا 

آسمون آبی و کوه های دور دست با برف هایی که به خاطر دود دم این چند روز خاکستری شده اند پیداس 

حیفم اومد نرم پارک نزدیک خونه قدم نزنم 

مدت ها بود که آرزوی اینطوری قدم زدنی را اونم تو فصل پاییز داشتم ولی فرصت نمی شد 

تو پارک هم تعدادی زن و مرد همسن خودم پایین و بالا می رفتند و با وسایل ورزشی خودشون را گرم می کردند از کنارشون که می گذشتم حرفاشون رو می شیندم بعضی شون راجع به آشپزی صحبت می کردند بعضی شون راجع به عشق و عاشقی زمان جوانیشون 

بعضی هم ترانه های خواننده های ایرانی اونور آب را گوش می دادند که تو صداشون راحت می شد غربت را حس کرد 

بعضی هم ترانه های سنتی خیلی قدیمی را گوش می دادند شاید همراه با آن ترانه خاطراتشون را جوانی شون را زیر و رو می کردند


 



ارشک نوشت 


بی‌تو
همیشه پاییز است
چه پاییز باشد
چه نباشد

بی‌تو
بید
همیشه مجنون است
چه پاییز باشد
چه نباشد

بی‌تو
آتش
شعله‌ور خاموش است
در کنج تمنای بی‌مثال
چه پاییز باشد
چه نباشد

که تو پاییز بی‌مثال منی
در آینه‌ی بی‌تصویر جدایی

 

نظرات 2 + ارسال نظر

طراحی بنر و هدر و عکس برای سایت با قیمت مناسبکمترین قیمت نسبت به دیگران بیش از 3 سفارش با تخفیف ویژه
http://designmn.rozblog.com

فاطیما 1392/09/15 ساعت 15:05

آپم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد