گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویمچه بگویم که غم از دل برود چون تو بیاییهمینه طبیعتا همینکه رسیدی کافیه و او عوض همه ی نبودن هاست
آیا آرزوی بزرگی است آغوش باز کردن برای در آغوش کشیدن
بگذار کسی نداند که چگونه من به جای نوازش شدن ، بوسیده شدن ،گزیده شده ام ..."شاملو"
من نمی تونم زیر نوشته شاملو نظر بگذارم پس سکوت می کنم
سلام امیر علی من هستم باید طنابها بریده شود باید باید باید
حیفیت نمی آد که این رشته که تازه بافته شده است را به همین سادگی پاره کنی و اون هم با باید ها
و در انزوای خودمکثیرالانتشار، لال می شومکه جرات برهم زدن نظم عمومی عقده هایت را ندارم..این قسمتش خیلی جالب بود....خشونت برا هر قشری بده برا زنان و کودکان خیلی بدتر
تا دست محبتی هست خشونت برای خودش اصلا جایگاهی ندارد
من از مرگ ماهی ها میترسم...وگرنه درد دلهایم را به دریا می گفتم...!
اگر قصه های پر غصه ام دو باره بر کوه ها بخوانم مط.مئن نیستم که ذوب نشود
گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم
چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی
همینه طبیعتا
همینکه رسیدی کافیه و او عوض همه ی نبودن هاست
آیا آرزوی بزرگی است آغوش باز کردن برای در آغوش کشیدن
بگذار کسی نداند که چگونه من به جای
نوازش شدن ،
بوسیده شدن ،
گزیده شده ام ...
"شاملو"
من نمی تونم زیر نوشته شاملو نظر بگذارم
پس سکوت می کنم
سلام امیر علی
من هستم
باید طنابها بریده شود
باید
باید
باید
حیفیت نمی آد که این رشته که تازه بافته شده است را به همین سادگی پاره کنی و اون هم با باید ها
و در انزوای خودم
کثیرالانتشار، لال می شوم
که جرات برهم زدن نظم عمومی عقده هایت را ندارم..
این قسمتش خیلی جالب بود....
خشونت برا هر قشری بده برا زنان و کودکان خیلی بدتر
تا دست محبتی هست خشونت برای خودش اصلا جایگاهی ندارد
من از مرگ ماهی ها میترسم...وگرنه درد دلهایم را به دریا می گفتم...!
اگر قصه های پر غصه ام دو باره بر کوه ها بخوانم مط.مئن نیستم که ذوب نشود