باشماق

اجتماعی - انسانی

باشماق

اجتماعی - انسانی

فرق بین قدیمی ها و جدید ها

 جوانای قدیم تو اتوبوس جاشونه به خانمها و مسن تر ها می دادن  

جوانای امروز زنها و مسن تر ها را هل می دادن تا صندلی خالی را تصاحب کنن  

 جوانای قدیم وقتی سیگاری می شدن پدر مادرشون اصلا نمی فهمیدن  

جوانای الان به با با هه میگن بیرون رفتی دو نخ سیگار هم برای من بخر  

جوانای قدیم صبح زود می پریدن دو تا نون بربری داغ می خریدن  

جوانای امروز ساعت ده از خواب اگه بیدار بشن میگن مامی بابایی نون نخریده  

جوانای قدیم صبح اللطلوع پاشنه کفش را می کشیدن و می رفتن سرکار نون چند سر عائله را در می آوردن  

جوانای امروز میگن بابا رفته اداره نون در آره  

جوانها قدیم سنشون می رسید بیست و یک  زن و بچه داشتن و دخترها سنشون میرسید به بیست دوسال بچه ی مدرسه رو داشتن  

چوانهای امروز تا بیست و هشت سالگی هنوز پشت میز مدرسه هستن و چشمشون به جیب بابا  

 

  

 

 

 

 

 

 

مشخصات مرد این روزها

مرد یعنی  

یک جهان بیچارگی  یک بلای خانگی    سایه پر دردسر    یک هیولای دوسر    یک کویر بیگیاه    

زندگی با او تباه 

آسمانی بی فروغ    هرچه میگوید دورغ              شوره زاری بی علف     عمر زن با او تلف  

اگه زن می گیری شاغل نگیر

فرق بین زن خانه دار و زن شاغل

زن خانه دار صبح زود از خواب بیدار میشه و صبحانه را آماده می کنه

زن شاغل صبح زود از خواب بیدار میشه و بدون صبحانه از خونه بیرون می زنه

زن خانه دار بعداز صبحانه تا ساعت ده می خوابه

زن شاغل ساعت ده تازه صبحانه می خوره

زن خانه دار بعد از ساعت ده برای خرید مایحتاج مثل نون و شیر یارانه ای بیرون می زنه

زن شاغل از فروشگاه تعاونی شیر و ماست غیر یارانه ای می خره

زن خانه دار ساعت یک ناهارش آماده است همراه با سبزی خوردن یا سالاد کاهو

زن شاغل ناهار را در اداره صرف می کنه و بچه ها هم غذای چند روز مانده در یخچال را گرم میکنن و می خورن

زن خانه دار بعداز نهار یک استراحت مختصر می تواند بکند

زن شاغل اگر بخواد استراحتکی بعد از مراجعه به منزل بکند فردا را باید تخم مرغ به شوهر و بچه ها بده

زن خانه دار می تواند از برنامه های خوب تلویزیون بعد از نماز ظهر کانال سه استفاده کنه و کلی درس زندگی بگیره

زن شاغل نمازشو بزور میرسه بخونه

زن خانه دار وقتی شوهرش به خونه می رسه با چهره شاد و خندان و ترگل ور گل روبرو می شه

زن شاغل وقتی به خونه می رسه بوی عرق بدنش آپارتمان را بر  

می داره

زن خانه دار چون برنامه های آموزشی کانال سه را دیده می دونه وقتی شوهرش خونه میاد تا یک ساعت خسته است با او کمتر حرف می زنه و انتقاد اصلا نمی کنه

زن شاغل تا میرسه شروع میکنه بهانه جویی مگه کلفت استخدام کرده اید این ظرف ها چیه رو هم تلنبار شده

این اتاق ها چرا اینقدر ریخت و پاش است در یخچال چرا بازه و ........

زن خانه دار بچه ها را در آغوش خودش پرورش می ده بچه ها لذت مادر داشتن را می چشن

زن شاغل بچه هاش هر روز تو بغل یکیه یا مادر بزرگ یا مربی مهد

زن خانه دار سر شب خوابش نمی بره

زن شاغل سر شب صدای خور و پفش گوش فلک را کر می کنه

زن خانه دار هر وقت بخواهی زنگ می زنی که میهمون داری قر 

نمی زنه

زن شاغل یک ماه قبل باید هماهنگ بشه تا یک میهمونی بده  

 

اگه وسواسی هستی

قبلی را رمز گذاشتم رمزش هم 12345 هست  

اگه وسواسی هستی نگاه نکن

سرخه حصار

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.