باشماق

اجتماعی - انسانی

باشماق

اجتماعی - انسانی

دست پنهان

وقتی فکر می کنی طلب کاری خودتو نمی تونی بشکنی و وقتی نشکستی زمان را از دست داده ای وقتی بخودت میای می بینی زمان برای جبران نیست و همه چیز دود شده رفته به آسمان و تنها چیزی که برات مونده یک آه سرد و یک بغضی که گلو را فشار می ده

مرده

بعضی ها مرده دنیا میان

ولی هفتاد هشتاد سال طول میکشه  تا ساعت دفننشون برسه 



یادش بخیر


یادش بخیر
روزی که آمدیم
روزی که رفتیم

و

روزی که فراموش شدیم




یادی از پناهی

مگسی را کشتم
نه به این جرم که حیوان پلیدی است، بد است
و نه چون نسبت سودش به ضرر یک به صد است
طفل معصوم به دور سر من می چرخید،
به خیالش قندم
یا که چون اغذیه ی مشهورش تا به این حد گندم!!!
ای دو صد نور به قبرش بارد؛
مگس خوبی بود...
من به این جرم که از یاد تو بیرونم کرد،

مگسی را کشتم ...!

حسین پناهی

سراب نگاه

بهترین خاطره ها اون خاطره هایی هستند که هیچ وقت وجود نداشته است و ساخته ذهن ات است
مثل خاطره هایی که از سراب دور داری می ری بسمتش
ولی وقتی می رسی باز هم دور تر همونو می بینی و باز هم طرفش می ری و باز ........