امروز مطلبی خوندم راجع به تمرکز برای تقویت حافظه
و آن هم این بود
در موقع خوابیدن ده دقیقه اتفاقات روز را مرور کنید
باعث می شود حافظه تقویت بشود
و وسایلی که نمی دونید کجا گذاشته اید را با تقویت حافظه پیدا کنید
این جمله ی آخر
مرا یاد ایام کودکی انداخت
وقتی چیزی را گم می کردیم
ضمن گشتن
می گفتیم
شیطان کوره پیداش کن ده شاهی می دم حلواش کن !
بعد بیاد پول توی جیبی مون افتادم
ده شاهی که زیرش ۵۰ دیناری حک شده بود
هر دو تایش برابر با یک ریال بود
سکه های زرد رنگ احتمالا از جنس مس چون در مجاورت هوا رنگش تغییر می کرد
برای براق کردش آنرا به آجر های نمای خانه ها می کشیدیم و با ذات آجر براقش می کردیم
پول توی جیبی ما یک ریال بعلاوه یک دهشاهی بود
که میگفتیم سی شاهی
کمترین رقم اسکناس هم ۵ ریالی بود
که بعد یک مدت از دور خارج شد
سکه ی دو ریالی هم برای استفاده در تلفن های عمومی که تازه نصب شده بودند استفاده می شد
پول تو جیبی ما کفاف خرید نخود کشمش به اندازه دو لیوان را داشت
نخود شور بعلاوه کشمش سبز
سلام بر شما

خلاصه گره باید می زدیم.
بعد اینکه.برای بند آمدن باران هم.اسم ۴۰ نفر را که.سر شان کَل بود را نام می بردن و گره می زدن.که مثلا همچون سر شان خورشید به زمین و زمان و باغ و درخت نور بتاباند.




خیلی ممنون از مطلبی که پست کردین.
ولایت ما.برای پیدا کردن اشیاء و لوازم گم شده_یادمون نمی اومد؟ کجا گذاشته شه؟
گوشه ی روسری مون رو گره می زدیم.
یا چادر نماز.یا دامن و پیرهن
پ.ن
مادر بزرگ م
۵۰ هزار تومن داده به برادرم
که برای یکی از اقوام
انگشتر بخره.
مثلا سال ۸۲ با ۲۵ هزار تومن.سه گرم و نیم انگشتر خریده بود.
بعد که برادرم .قیمت هر گرم طلای را گفت.
فریاد کشید.اوووووو
سپس ۵۰ تومن را از دست برادرم قاپید و
گفت.اصلا ولش کن
سلام
یک عکس دیدم
نوشته بود بین دو قنوت یکی در سال ۱۴۰۱ در کاخ کرملین یکی در شهریور ۱۴۰۲ در نیویورک
بین این دو قنوت پانزده میلیون سکه گران شده است
پسر و عروس رفتند
دلمونبرایشان تنگ شد
البته من که شمال هستم
چند روز کمتر پیش هم بودیم
خوبه کل ها هم برای صاف شدن هوا بدرد می خورند