باشماق

اجتماعی - انسانی

باشماق

اجتماعی - انسانی

عیدتون مبارک

امروز ۲۷ رجب 

عید تون مبارک?

یادش به خیر عید نوروزی سفری به اهواز خونه ی باجناق داشتیم 

سال تحویل دور همی داشتیم بدون کرونا 

بعد تحویل سال 

خوب عیدی یا همان دشت اول سال رد و بدل شد 

چون ما مهمان بودیم کمی عیدی را چرب تر کردم تا بالاخره کمی از خسارت مالی را کاهش بدهیم 

بالاخره رسیدن میهمان مسافر که قراره دو سه روز هوار شوند هزینه دارد 

خواهر زن جان هم دست در جیب کرد یک اسکناس هزار ریالی نو به پسر که آن زمان فکر کنم کلاس دوم  یا سوم بود تقدیم کرد 

از او اصرار و از پسر امتناع 

نه خاله دیگه من بزرگ شده ام نمی خواهم 

بالاخره به زور گرفت 

وقتی همسر جان دور شد

زیر لب گفت صد تومن 

فکر کرده من گدام صدقه می ده

نظرات 1 + ارسال نظر
Baran 1399/12/21 ساعت 17:02

سلام،
عید مبعث بر شما و عزیزان عزیزتون مبارک
ان شاءالله .سال دیگه.مسافر کوچولو درحال بازیگوشی وبهم ریختن سفره هفت سینِ
خدایا شکرت.الهی شکرت
اون قسمتِ دور شدن مادر و
زیر لب گفتن شونن،
خیلی باحال بود.
چه ایامی بود،
یادش بخیر.نوروز واسه ماها.یعنی مهمان داری سیزده روزه و
شبها توی آشپزخونه خوابیدن.
تدارک صبحانه و ناهار وشام دیدن.البته بقیه هم دعوت شون می کردن.منتهی مهمان ها میگفتن،ما خونه ی ممدآقا(پدرم)راحتیم.
قسمت قشنگ نوروزی،سربه سرگذاشتن زن عمومرضی بود و
غش غش خنده هاش.

با درود
پس شما هم مثل ما ایام عید درگیر میهمان بودید
در آبادان میهمان ها در ایام عید سرازیر می شدند هر چه هم می گفتیم برنامه ریزی کنید که با هم حمله نکنید
می گفتند یا با هم یا بی خیال
آشپزخانه هم تبدیل می شنبه اتاق خواب

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد