بدون تو نقطهای حیرانم
در وسعت این دایره
با تو
گردی جهان
گرداگرد من جمع میشود
کوچک میشود
و چون حلقهای انگشتم را میپوشاند!
امیدهنگامی کهآن بالاها، در قلّه هاکولاک و سرما در درخت ها و بوته ها بیداد می کند،غم نخور –از ریشه، در درّه ها، گیاه تازه و غنچه دار می روید.(ترابلس – ۱۹۸۸) سلام بر شماسپاس از معرفی شاعر،با یک شعر زیبا!
سلام از وبلاگ شما آدرس برداشتم
امید



هنگامی که
آن بالاها، در قلّه ها
کولاک و سرما در درخت ها و بوته ها بیداد می کند،
غم نخور –
از ریشه، در درّه ها،
گیاه تازه و غنچه دار می روید.
(ترابلس – ۱۹۸۸)
سلام بر شما
سپاس از معرفی شاعر،با یک شعر زیبا!
سلام
از وبلاگ شما آدرس برداشتم